×

كسب و كارهاي موفق كدامند؟

هادي افشار، معلم کارآفرینی

بدیهی است که برای استخراج بوم کسب وکار یک ایده­ تجاری، زمانی بیشتر از زمان محدود آموزشی نیاز است. جمع‌­آوری و تأیید اطلاعات تا هفته‌­ها به طول می‌انجامد. كتاب خلق مدل کسب وکار نوشته الکساندر استروالدر مي‌تواند يكي از اين منابع غني در اين زمينه باشد كه به كمك كارآفرينان مي­‌آيد.  

چرا مدل کسب وکار مهم است؟

مدل کسب­‌وکار(Business Plan)  به عنوان یک چهارچوب و پیش‌­زمینه‌­ی ذهنی برای تدوین طرح تجاری بسیار مفید است. از سوی دیگر به دلیل سادگی و جامعیت، تصویری شفاف و مدلی کارآمد از کسب­‌وکار را ایجاد می‌­کند که در مسیر خلق آن، کارآفرین و یا مدیریت ارشد کسب‌­وکار موجود به صورت سیستماتیک به حوزه­‌هایی توجه می­‌کند که شاید در مدل‌های ساده­‌تر (مانند مدل ارزش-مشتری-درآمد) کمتر مورد دقت قرار می‌­گیرد. نوآوری می‌­تواند در کانال توزیع، روش­‌های کسب درآمد، نحوه­‌ی ارتباط با مشتریان و … نیز حاصل شود. همین‌طور مدل کسب وکار ابزاری است برای شفاف­‌تر شدن ایده­‌ی تجاری که قابلیت هرس‌­پذیری، ویرایش، پیرایش، توسعه و ارزیابی ایده­ی تجاری را هرچه بیشتر فراهم کرده و به مفاهیمی بهتر میان اعضاء تیم کارآفرینی منجر می‌­شود. در پایان مدل کسب وکار به عنوان  ابزاری براي ارزیابی عوامل موفقیت و شکست کسب وکارهای موجود نیز قابل استفاده است و می­‌تواند تصویر شفافی از سایر شرکت‌­هاي رقیب، همکار و… ارائه دهد و عوامل قوت،ضعف و موفقیت، شکست و …آنها را بهتر تحلیل کند.

به طور خلاصه مزایای مدل کسب وکار شامل موارد زیر است:

1) ایجاد یک مدل ذهنی، موجز و در عین حال چندجانبه برای شکل دهی یک کسب وکار

2) ابزاری براي ارزیابی کسب وکارهای موجود و تحلیل عوامل موفقیت و شکست سایر شرکت‌­ها و رقبا

3) معطوف كردن ذهن به اینکه خلاقیت و نوآوری تنها در بخش ارزش پيشنهادي و يا به عبارت ديگر محصول، كالا،‌خدمت قابل فروش به مشتري و … محقق نخواهد شد در سایر جنبه‌­های یک کسب وکار مانند كانال­‌ها، ‌بخش‌­هاي انتخابي مشتريان و …  هم مي‌­توان نوآوري داشت.

4) آماده­‌سازی ذهنی و اطلاعاتی برای تدوین گزارش طرح تجاری( Business Plan)

5) ایجاد مفاهمه میان اعضاء تیم کارآفرین در خصوص اینکه چه ارزشی به چه کسانی پیشنهاد می‌­شود،‌ چگونه به آنها ارائه می‌­شود و برای این جریان، چه منابع و زیرساخت­‌ها و فعالیت­‌ها و شراکت‌­هایی لازم است و در نهایت درآمدها و هزینه‌­ها از کجا ناشی می‌­شوند.

اجزاء بوم مدل کسب وکار

بوم مدل کسب وکار از 9 بخش تشکیل شده است. این 9 بخش را می‌­توان در 4 حوزه­ی اصلی طبقه‌­بندی کرد:

1) مشتری:

بخش­‌های مشتری  (Customer Segments)

کانال­‌های توزیع  (Channels)

ارتباطات با مشتری  (Customer Relationship)

2)حوزه­‌ی محصول:

ارزش پیشنهادی  (Value Proposition)

3)حوزه‌­ی زیرساخت­‌ها:

منابع و قابلیت‌­های کلیدی  (Key Resources)

فعالیت‌­های کلیدی(Key Activities)

شرکاء کلیدی (Key Partners)

4)حوزه­‌ی مالی:

جریان­‌های درآمدی (Revenue Streams)

ساختارهزینه (Cost Structure)

از آنجایی که احتمالا کارآفرین منابع کافی برای تولید سری کاملی از محصولات را ندارد؛ تجربه­‌ی کافی در ارائه‌­ی محصول قابل قبول در بازار را به ویژه برای محصولات جدید یا نسبتا جدید راه  هم ندارد و اساسا مفاهیم صرفه به مقیاس پس از ارزیابی محصول در بازار و کسب مشتری و حرکت در منحنی یادگیری، حاصل خواهد شد، بهتر است ساختار و زنجیره فعالیت‌­های سازمان حداقل برای مراحل ابتدایی و جنینی سازمان کوچک، چابک و کارا طراحی شود تا هر چه سریع‌تر محصول اولیه در مقیاس کم به بازار عرضه شود. پس از آن، رضایت مشتری بررسی شود و رفته رفته با افزایش جریان نقدی ورودی به سازمان، مشتری بیشتر، بازار جدیدتر، خدمات بهتر، اطلاع‌رسانی بهتر و … كه به آن چرخه رشد مي­‌گويند،‌ محقق شود. البته ناگفته نماند بعضی از صنایع و کسب وکارها اساسا سرمایه‌­بر هستند و ورود به آنها کم‌تر از یک مقیاس مشخص، توجیه ندارد.

نکته­ مهم در این قسمت آن است که کارآفرین توجه ویژه‌­ی خود را به فعالیت­‌های کلیدی کسب وکارش معطوف کند و بداند دقیقا چه عملیاتی در این شرکت قرار است انجام شود و در مرحله‌ی بعد تصمیم­‌گیری كند؟ کدام از فعالیت‌­ها باید درون سازمان انجام شود و کدام‌یک قابل برون­‌سپاری است. در مدل کسب وکار عنوان می‌­شود، هسته و ریشه­ اصلی طراحی « فعالیت­‌های کلیدی » آنچه که در بخش سازمان و فرآیندها و نیز فهرست پروژه‌­های اجرایی و عملیاتی در کسب­‌وکار آتی خواهد بود.

(Key Partners) همکاران کلیدی

راه‌­اندازی و مدیریت یک کسب وکار بدون داشتن شرکاء و همکاران کلیدی تجاری امکان‌پذیر نیست. در این قسمت از بوم کسب وکار قرار است به همکاران تجاری­ای که مورد نیاز است، فکر شود.

به این پرسش‌ها دقت كنيد:

– همکاران کلیدی کسب وکار چه کسانی هستند؟ مالکیت/اختیار/قدرت آن‌ها به چه میزان است؟

– تأمین کنندگان چه کسانی هستند؟ کدام‌یک از منابع مورد نیاز از آنها خریداری می­‌شود؟

– کدام‌یک از منابع مورد نیاز شرکت را از همکاران خریداری می­‌کنیم؟

کارآفرین پیش از شناسایی همکاران کلیدی مورد نیازش برای راه‌­اندازی و اداره و رشد کسب وکار، می‌­بایست انگیزه‌­های اصلی شراکت را بداند. با توجه به انگیزه­‌های یادشده، تیم کارآفرین باید شراکت‌­ها، همکاری‌­های تجاری مورد نیاز برای موفقیت کسب وکار را شناسایی کند و مزایا و اهمیت هر یک را مورد توجه قرار دهد و میزان وابستگی کسب وکار به هر همکار را مد نظر قرار دهد.

ساختار هزینه (Cost Structure)

هر آنچه در بخش‌­های بوم مدل کسب وکار عنوان شد، می‌­تواند به عددی از جنس درآمد و یا هزینه تبدیل شود. در این قسمت کارآفرین می­‌بایست تمامی اقلام هزینه‌­ای کسب وکارش را شناسایی کند و آنها را بر حسب ثابت و متغیر، طبقه‌­بندی كند. در اكثر مواقع اقلام هزينه‌­اي عبارتند از :

1- هزینه‌­های تولید محصول / ارائه خدمت

2- هزینه­‌های تأمین منابع: شامل خرید مواد اولیه، خرید منابع نامشهود، هزینه‌­های مالی و …

3- هزینه­‌های فعالیت­‌های کسب وکار

4- هزینه‌­های مرتبط با مشتری (هزینه­‌های اکتساب مشتری، هزینه‌­های کانال، هزینه­‌های فروش، هزینه‌­های خدمات پس از فروش و هزینه­‌های مرتبط با حفظ مشتریان) نیز بسیار مهم است. «عوامل هزینه» از طرفی برای ایجاد دیدی کلان نسبت به هزینه­‌های کسب‌وکار مورد از اهميت ويژه‌­اي برخوردار است، البته توجه به عوامل هزینه می‌­تواند بدین صورت طبقه­‌بندی شود:

عوامل مربوط به صنعت:

عوامل محیط کلان: عوامل سیاسی، اقتصادی، فن‌آوری و … مانند هزینه­ تعرفه‌­ها

عوامل رقابتی: براي  باقی ماندن در عرصه­ رقابت مانند هزینه­‌های بازاریابی و فروش

عوامل مشارکتی: هزینه‌­ها به منظور مشارکت و همکاری با دیگران مانند هزینه­‌های تحقیق و توسعه

عوامل مربوط به منابع:

هزینه­‌های مرتبط با کیفیت منابع مورد نیاز

هزینه‌­های مرتبط با کمیت منابع مورد نیاز

هزینه‌­های مرتبط با نرخ استفاده از منابع مورد نیاز

عوامل مربوط به فعالیت:

هزینه‌­های مرتبط با نوع فعالیت­‌هایی که قرار است انجام شود

هزینه­‌های مرتبط با نحوه­ی انجام فعالیت (تکنولوژی، فرآیندها و …)

هزینه­‌های مرتبط با زمان انجام فعالیت (شیفت­‌های کاری و …)

عوامل مربوط به موقعیت:

هزینه­‌های مرتبط با خلق ارزش برای مشتری

هزینه­‌های مرتبط با استراتژی‌­ها و تاکتیک­‌های قیمت‌­گذاری در بازار (Positioning)

هزینه­‌های مرتبط با موقعیت‌­یابی    

توجه به فهرست عوامل هزینه، دید کارآفرین را نسبت به اقلام هزینه در کسب وکار، باز مي­‌كند.

شاید یکی از مهم‌ترین معیارها برای ارزیابی مدل کسب وکار، میزان یکپارچگی و هماهنگی میان بخش‌­های مختلف آن است. کارآفرین باید با توجه به تصمیم­‌گیری­‌های خود برای هر یک از بخش­‌های مدل، در یک نگاه کلان تناسب و هماهنگی و یکپارچگی میان بخش­‌های انتخابی و ویژگی­‌های مشتریان، محصول پیشنهادی(ارزش پیشنهادی)، کانال‌های توزیع و ارتباطی و از سوی دیگر منابع و فعالیت­‌ها و شراکت‌­های مورد نیاز برای ارائه ارزش پیشنهادی به مشتری راهم مد نظر قرار دهد. همین‌طور ساختار هزینه‌­ها و جریان­‌های درآمدی نیز بر اساس سایر بخش­‌ها و مرتبط با آنها می­‌بایست، تدوین شود. برای ایجاد این تناسب و هماهنگی چه بسا در انتها نیاز است برخی از تصمیم‌­گیری­‌ها برای بخش‌­های بوم، مورد بازبینی واقع شود، و مواردی حذف، تعدیل و یا اضافه شود.

برای ارزیابی مدل کسب وکار روش‌­های مختلفی وجود دارد. یکی از ابزارهای کاربردی برای ارزیابی مدل کسب وکار، پاسخ و توجیه منطقی به این 7 پرسش است:

1) برای مشتری چقدر سخت است تا محصولی دیگر را جایگزین محصول شما کند؟

2) آیا درآمدزایی شما قبل از هزینه‌­های شما اتفاق می­‌افتد؟

3) آيا محصولات شما تراکنشی( Transactional) است یا اینکه منجر به خرید و درآمد تکرارشونده خواهد شد؟

4) آیا مدل تجاری شما موجب کاهش اساسی هزینه‌­های تولید نسبت به رقبای شما است؟

5) چقدر دیگران (مشتریان، همکاران) را می‌­توانید مجبور به تولید ارزش برای خودكنيد؟

6) توسعه­ کسب وکار شما از نظر زمان، هزینه و پیچیدگی چگونه است؟

7)آیا مدل تجاری شما دارای عناصری درونی برای مقابله با رقبای فعلی و احتمالی آتی هست؟

چنانچه کارآفرین پاسخ‌­های مناسب، منطقی و توجیه‌­پذیری به پرسش‌­های فوق داشته باشد و متناسب و یکپارچگی مدل نیز حفظ شده باشد، می‌­توان گفت که مدل کسب وکار، نمره­ی خوبی خواهد گرفت.

برچسب ها:
دیدگاهتان را بنویسید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *