×

ماکس وبر و نظریه‌ی بروکراسی

ماکس وبر و نظریه‌ی بروکراسی

اولین بار اقتصاددان فرانسوی “وینست دوگورنی” در قرن هجدهم واژه “بروکراسی” را مطرح کرد. اما در سال ۱۹۱۰ جامعه‌شناس آلمانی، ماکس وبر، موضوع و بحث بروکراسی را تشریح کرد. بروکراسی از کلمه “برو” به معنی دفتر کارکنان سازمان‌های دولتی و همچنین میز تحریر اطلاق می‌شود و “کراسی” یک واژه یونانی به معنی اداره کردن است. وبر با توجه به شرایط اقتصادی سیاسی و بی نظمی‌های اداری  قرن بیستم و ظهور و شروع جنگ جهانی اول به مطالعه سازمان‌های دولتی در اروپا پرداخت و چارچوبی برای اداره صحیح و اثر بخش سازمان‌ها پیشنهاد کرد. کارل ماکسیمیلیان امیل وبر (1864 ارفورت-1920 مونیخ باواریا) جامعه شناس، استاد اقتصاد سیاسی، تاریخدان، حقوقدان و سیاست‌مدار بود.

بروکراسی (دیوان‌سالاری)

نظریه بوروکراسی، از نظریاتی است که بر اساس اعتقاد به مدل ماشین‌گونه از سازمان پایه‌ریزی شده است. بوروکراسی اصطلاحا به معنای اداره نمودن از طریق دفاتر و قوانین و مقررات است. بروکراسی امروزه مفهومی منفی داشته و اغلب آثار منفی آن مانند کاغذبازی و کندی جریان امور اداری را در ذهن تداعی می‌کند.

براساس فلسفه و راه رسمی که سازمان‌های اداری جوامع بشر برای اداره امور عمومی جامعه دنبال می‌کنند چهار نوع بروکراسی تشخیص داده شده ‌است:

بروکراسی محافظ، بروکراسی طبقاتی، بروکراسی جانبداری حزبی و بروکراسی مبتنی بر لیاقت.

مفهوم بوروکراسی از نظر وبر

ماکس وبر معتقد بود که اثربخش‌ترین و کاراترین سازمان‌ها، آن‌هایی هستند که دارای ساختار مبتنی بر سلسله مراتب هستند. بروکراسی از این منظر یک روش سازماندهی و مدیریت است که در آن رعایت قوانین و مقررات، ثبت کلیه مکاتبات و جریان امور، رعایت سلسله مراتب، تخصص‌گرایی و ساختار رسمی مورد توجه قرار می‌گیرد. کار عمده وِبر درباره خردگرایی و عقلانی شدن است. او اعتقاد داشت براي اینکه سازمانی کارا و اثربخش باشد باید ساختاري بروکراتیک داشته باشد. در واقع ساختار سازمانی با تاخیر از ساختار سازمانی وبر ایجاد شد.

 در این سازمان‌ها، کارکنان در انجام کارهایشان براساس یک سری مقررات و دستورالعمل‌ها هدایت می‌شوند. او اعتقاد داشت که سازمان‌ها زمانی کارایی‌شان بالا می‌رود که رفتار کارکنان قابل پیش‌بینی و کنترل باشد و اثر بکارگیری بروکراسی در رضایت شغلی کارکنان مشهود می‌شود زیرا می‌دانند که انتظار شغلی ار آنان چیست؟

ماکس وبر بروکراسی را منطقی‌ترین فرم ساختارهای اداری دانسته و به برتری تکنیکی آن نسبت به سایر ساختارهای اداری تاکید می‌کند. اما در عمل فلسفه وبر اغلب به قیمت پدید آمدن جنبه‌های منفی بوروکراسی تمام شده است.

 به صورت خلاصه ‌می‌توان گفت اصول بروکراسی وبر به شرح زیر است:

  • تقسیم کار روشن: مشاغل به خوبی تعریف می‌شوند و کارکنان به خوبی در آن‌ها مهارت می‌یابند.
  • سلسله مراتب اختیارات روشن: اختیار و مسئولیت برای هر منصب به خوبی تعریف می‌شود و هر مقامی به مقام بالاتر از خود گزارش می‌دهد.
  • قواعد و رویه‌های رسمی: دستورالعمل‌های مکتوب رفتارها و تصمیم‌ها را هدایت می‌کند و سوابق پرونده‌ها به طور مکتوب نگهداری می‌شود.
  • برخورد غیر شخصی: قواعد و رویه‌ها به طور یکسان و بدون استثناء در مورد همه رعایت می‌شود و با هیچ کس برخورد ویژه صورت نمی‌گیرد.
  • مسیر ترقی مبتنی بر شایستگی: انتخاب و ارتقاء کارکنان بر مبنای توانایی عملکرد آن‌ها صورت می‌گیرد.

بروکراسی ایده‌آل وبر

ماکس وبر آگاهانه‌ترین وسیله نظارت و کنترل بر افراد را در کتاب معروف خود به نام بوروکراسی ایده‌ال عرضه نموده است. این فیلسوف آلمانی معتقد است که کنترل صحیح بر کلیه امور سازمان،  فقط با استقرار حکومت عقلانی با اختیارات منطقی ممکن است. بر اساس تفکرات وبر قدرت ناشی از مقام است. در چنین شرایطی، اطاعت فرد از مافوق تنها به این دلیل است که مافوق اختیاراتش را منطقی به دست آورده است. سلسله مراتب از مهم‌ترین اصول بروکراسی ایده‌آل وبر است. سلسله مراتبی که اختیارات و وظایف اعضای سازمان را تبیین می‌کند. وجود سلسله مراتب، از سوءاستفاده‌های شخصی پیشگیری کرده و زمینه‌ای مناسب جهت بی‌طرفی اعضا سازمان به وجود می‌آورد. بروکراسی وبر، پیروی از مقررات و آیین‌نامه‌ها را نیز ضروری می‌داند.

با این‌حال برروکراسی ایده‌ال که زمانی خردمندانه‌ترین شیوه اداره ابرسازمان‌ها بوده است، امروزه علت اصلی بسیاری از عارضه‌های روانی و جسمانی کارکنان این سازمان‌ها مبدل شده است. نظریه وبر از جمله نظریه‌های کلاسیک مدیریت است. محوریت نظریه‌های کلاسیک سازمانی کارایی است. آن‌ها سازمان غیررسمی را مضر می‌دانستند. دیدگاه‌هاي کلاسیک شامل نگرشی صرفاً مکانیکی به سازمان و افراد بوده است. کلاسیک‌ها انسان را همردیف با سایر عناصر تولید می‌دانستند و برایش هویت مستقل قائل نبودند. نظریه‌ها و مکاتب دیگري تحت عناوین رفتاري، روابط انسانی و سیستم‌هاي اجتماعی نیز مطرح شد. مطالعاتی مثل مطالعه هاثورن زاویه جدیدی از مفاهیم سازمانی را گشود.

دیدگاهتان را بنویسید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *