|
برند
محمد قهرمانی کوشان، کارشناس ارشد E-MBA
مقدمه: تصورهای مختلفی از برند در جوامع وجود دارد. بسیاری معتقدند برند یعنی لوگو و یا نام و نشان تجاری. واقعیت این است که هنوز هم تعریف دقیق و درستی از برند در دسترس نیست؛ اما هرچه هست نباید نام و نشان تجاری را با برند اشتباه گرفت. مؤسس آمازون، جف بزوس، میگوید:«برند شما چیزی است که سایر افراد دربارهی شما میگویند؛ آنهم زمانیکه شما حضور ندارید».
تعاریف متعدد دیگری از برند درمیان کارشناسان حوزه، صاحبان شرکتها و تحلیلگران کسب و کار وجود دارد که همه آنها به اتفاق برندسازی را یک جریان متدوال میدانند که یک شبه و یکباره به دست نمیآید. برندینگ یا برندسازی در واقع یک فرایند است یعنی یک پروسهی تقریبا طولانی و مداوم. سازمانها در دنیای جدید باید برندسازی را اصل مهم ادامه حیات خود قرار دهند و برای قدم گذاشتن در این مسیر تاکتیک و استراتژی داشته باشند.
هدف از استراتژیهای برندسازی
مجموعه وسایل، ابزار و مضمونهایى که براى تحقق یک طرح استراتژیکى یا جلوگیرى از انجام نقشههاى حریف، بهکار گرفته مىشود، تاکتیک نام دارد. استراتژیهای برندسازی نیز یک دانش فطری خلاقانه میتواند، باشد که براساس این باور قرار دارد که سازمانها ناگزیرند بهطور دائم بر رویدادهای داخلی و خارجی و روند برندسازی سازمان نظارت کنند و در زمانهای مناسب و برحسب ضرورت تصمیمات برندسازی خود را با تغییرات وفق دهند. هدف استراتژیهای برندسازی این است که برای سازمانها این امکان را به وجود آورد که بتوانند در دورههای بلند مدت به شیوهای موفقیتآمیز خود را با شرایط در حال تغییر وفق دهند. مدیران استراتژیست برندسازی به ضرورت باید افراد خلاق با بصیرت باشند که بتوانند هر لحظه این تغییرات را درک و عکسالعمل خاصی را نشان دهند. علاوه بر این ارائه و اجرای تاکتیکهای تبلیغاتی از وظایف مدیران استراتژیست است.
اهمیت فاکتور خلاقیت در مدیریت
مدیران در مسیر برندسازی باید دارای خلاقیت باشند. مدیر خلاق برندی ماندگارتر میسازد. از این رو نقش خلاقیت در مدیریت برای شرکتهایی که به دنبال برندسازی هستند یک اصل به شمار میرود. خلاقیت یکی از فاکتورهای کلیدی موفقیت و قلب تپنده کسبوکار محسوب میشود. بنا به تعریف، خلاقیت توانایی خلق چیزی جدید و مناسب برای رفع نیازهای موجود است. از همین رو، خلاقیت مؤلفهای ضروری برای کارآفرینانی به شمار رفته که تصمیم دارند کسبوکاری جدید راهاندازی و یا کسبوکار موجود خود را به اوج رسانده و آن را به رهبر صنعت خود تبدیل کنند.با همه اهمیتی که مسئله خلاقیت در سازمانها دارد؛ اما معمولاً در رأس اولویتهای مدیریت قرار نمیگیرد. امروزه، قابلیتهای فناورانه و مهارت خلق ایدههای جدید و نوآورانه، یک سلاح استراتژیک است که میتواند رهبری بازار را تعیین کند. از سوی دیگر، دوره عمر فناوریها کاهش یافته و پیشنهادات خلاقانه، به سرعت با نمونههای جدید جایگزین شده و عملاً بازی رقابت، به اینکه چهکسی بهترینها و بیشترین تعداد ایدههای نوآورانه را تولید میکند، تبدیل شده است.
وقتی صحبت از برند میشود در هر نقطه از جهان که ایستاده باشیم به یاد کمپانیهای بزرگی مانند بنز، بی ام دبلیو، ماکروسافت، اپل و … می افتیم. سوال اینجاست که چه چیزی این کمپانیها را صاحب جایگاه ویژه کرده است؟ بدون شک نمیتوان نقش مدیران و ذهنیت و تفکر آنها در مسیر برندسازی را منکر شد. برای مثال اپل در اذهان عموم شرکتی خلاق و پیشرو در ارایه تکنولوژی روز شکل گرفته است. بدون شک حضور مدیری مانند استیوجابز که خلاقیت و تکونولوژی را برای شرکت یک اصل می دانست در جایگاه برند این شرکت بی تاثیر نیست. درست است که برخی جوامع و برخی کشورها از نظر محیطی و اقتصادی شرایط مطلوبی را برای کمپانیها مهیا میکنند تا در مسیر درست برندسازی گام بردارند و صاحب نام و جایگاه در جهان شوند؛ اما کم نیستند شرکتهایی که در کشورمان با وجود تمامی محدودیتها، تحریمهای بینالمللی و … جایگاه مناسبی یافته و بدون هیچ حمایت دولتی و یا … دست به موفقیت یافتند. در نتیجه میتوان گفت خلق مزیت در هر شرایطی و با هر سختی نتایج مناسبی خواهد داشت. این مدیران سازمانها و شرکتها هستند که خلاقانه شرکت را به سمت مسیر موفقیت هدایت میکنند.
مدیر خلاق، حتما سازمانی خلاق خواهد داشت و سازمانی خلاق صاحب برندی پویا و قابل اتکا میشود. از آنـجـایی که سازمانها در معرض تغییرات ، تحولات و پیشرفتهای گوناگون محیط داخـلی و مـحـیطهای بیرونی هستند.
مزیتهای سازمان خلاق
سـازمان خلاق بستر سیاستهای خلاقانه است. خلاقیت، نوآوری و شکوفایی در هر سازمان و مـحـیـطـی کـه افـراد در آن فـعـالیـت دارنـد، زمـانـی مـحـقـق مـیشـود کـه زمـینه و شرایط لااقـل بـه طـور نـسـبـی بـرای افـراد فـراهـم شـود. بـرخـی از زمـیـنـه هـا مـی تـوانـد شامل محیط سازمانی ، ساختار و چینش ، ارتباط عمودی ، افقی و مورّب در سازمان ، حذف یا کـاهـش مـوانـع خـلاقـیـت و نـوآوری ، ایـجـاد راههای تـرغـیـب و تـسـهـیـل خلاقیت و نوآوری در سازمان، باشد. همچنین ایجاد شرایط لازم و در برخی موارد کـافـی بـرای خـلاقـیـت و نـوآوری در سـازمان مهم و حیاتی است . مراد از شرایط وضع موجودی است که سازمان و مدیر ایجاد کردهاند. فضای تحریک کننده خلاقیت ، نقش پویا و کارآمد مدیر، ایجاد انگیزههای درونی و بیرونی ، تهیه ابزارهای فکری و عملی و مانند آن همگی میتوانند شرایط مناسب برای خلاقیت و نوآوری را در سازمان ایجاد کنند.
خلاقیت و نوآوری در سازمانها، دارای سه رکن اساسی هستند که در صورت وجود ویژگی های خلاق در هر یک، امکان تحقق همه جانبه خلاقیت و نوآوری بوجود میآید. این ارکان سه گـانـه شـامـل مـدیر خلاق ، سازمان خلاق و کارکنان خلاق است که می توان تاثیر نقش مدیران خلاق را در راس این مثلث قرار داد. نـقـش مـدیـر در سـازمـان از سـاخـتـار، نـیـروی انـسانی ، تجهیزات و سایر عـوامـل تـاءثـیـرگـذارتـر اسـت. چـنـانچه مدیر از دانش، اطلاعات، تجربیات و هنر لازم مدیریت برخوردار باشد تا حدی که بتواند رهبری سازمانی را نیز عملاً عهده دار شود، نقش و تاثیر او دو چندان خواهد شد.
نـقـش مـدیـریـت در مـجـمـوعـههـایـی کـه خـلاقـیـت و نـوآوری از ضـروریـات و عـوامـل اصـلی آنهاست بـسـیـار مهم و حساس به شمار میرود؛ زیرا مدیریت میتواند توانایی خـلاقـیـت و نـوآوری را در افـراد ایـجـاد، ترویج و تشویق کند و یا رفتار و عملکرد او میتـواند مانع این امر حیاتی شود. هنر مدیر خلاق استفاده از خلاقیت دیگران و پیدا کردن ذهنهای خلاق.
وظایف مدیران خلاق
وظـایـف مـدیـران خـلاق از چـنـد زاویـه قـابـل تـامل و بررسی است. وظایف مدیران خلاق از نظر ایجاد شرایط، رشد و توسعه خـلاقـیـت مـورد نـظر است. مدیران کارآفرین بـه دنـبـال نـوآوری و تـغـیـیرات جدید هستند. لذا چنانچه شرایط را تدابیر ایجاد وضع مـوجـود فـعـالیـتهـا سـازمـان و مـدیـریـت معنی کنیم، ایجاد وضع موجود فعالیت کارکنان برعهده مدیران سازمانها است.
مدیران باید بدانند که سازمان آنها مجموعه زنده انسانی است که در تـعامل با ابزار و تجهیزات و مواد است آنها باید در جهت انطباق و رشد در محیط و بـهبود توانایی یادگیری خود و دیگر عناصر انسانی سازمان تحریک کننده و انتخاب گـر بـاشند. واکنش های انطباقی را در پیکره سازمان تقویت کنند تا استعداد و توانایی نـوآوری را بـهـبـود بخشند. در این صورت مدیران میتوانند یادگیری نوآوری را ترویج دهند.
در مجموع میتوان گفت مدیری خلاق برندی زنده و ماندگار میسازد. زیرا برندسازی صحیح کاری میکند که محصول شرکت چیزی فراتر از ماهیت فیزیکی و ویژگیهای آن باشد. تصمیمگیری مردم برای خرید یک محصول، صرفا بر پایهی مشخصات ظاهری آن صورت نمیگیرد و این چیزی نیست جز اینکه محصولی خلاقانه و قابل اتکا تولید کنیم که خلاقیت در آن موج میزند.
منابع:
-کتاب برندسازی کاربردی، ترجمه دکتر احمد روستا، مولفان: ولی اولینز، متیو هیلی
– کتاب ۵۵۵ روش برای موفقیت یک مدیر، ترجمه دکتر احمد روستا، مولف: استیو کوپر
-کتاب برندها و مدیریت برند، نویسنده محسن شاهینپور
دیدگاهتان را بنویسید