|
بازاریابی
به طور کلی ما در بیزینس تولید محتوا میکنیم تا بازاریابی انجام دهیم؛ این مقوله، که بازاریابی محتوایی نامگذاری شدهاست، درصدد تولید و انتشار محتوای کاربردی و جذاب، در جهت اطلاعرسانی، برقراری ارتباط با مخاطب، خلق ارزش و افزایش اعتماد برمیآید؛ این موارد را موبهمو میتوانیم در رپورتاژ آگهی پیادهسازی کنیم.
رپورتاژ آگهی از دو کلمۀ Advertisement و Editorial تشکیل شدهاست و بهصورت یک متن کاربردی، در رسانههای پرمخاطب منتشر میگردد و نباید به طور مستقیم، تبلیغاتی باشد. منظور از رسانههای پرمخاطب، جایی است که حس میکنیم آن افراد، مخاطبان بالقوۀ ما هستند. این که میگوییم نباید مستقیماً حس تبلیغات را در مخاطب القا کند نیز سبب میشود رپورتاژ آگهی، با چیزی مثل تراکت تمییز داده شود.
با منتشرکردن رپورتاژ آگهی، ما مسبب ایجاد آگاهی از برند (Brand Awareness) خواهیم بود و افرادی که ما را نمیشناختند، ولی مشتریان بالقوۀ ما تلقی میشدند، از آن به بعد، از وجود ما، اطلاع اولیه را خواهند داشت. در نتیجۀ بحث آگاهی از برند، ترافیک ورودی به سایت ما رشد خواهد کرد و بالطبع فروش –که هدف اصلی ما در کسبوکار به شمار میرود- نیز بالاتر میرود. همچنین اینجا نیز بحث سئو را خواهیم داشت؛ نوشتن رپورتاژ آگهی و انتشار آن در سایر سایتها، روی این موضوع، تأثیر ویژهای خواهد گذاشت.
اگر رپورتاژ آگهی منجر به فروش نگردد نیز باکی نیست؛ زیرا این که انتشار آن، سرنخهای باکیفیتی تولید خواهد کرد، حتمی است. همچنین رپورتاژ فقط به جذب مشتریان جدید اختصاص ندارد، بلکه مشتریان فعلی نیز با مشاهدۀ رپورتاژ آگهی روی سایتی غیر از سایت کسبوکار، اعتمادی بیش از پیش نسبتبه بیزینس خواهند داشت.
باید توجه کرد که پس از نوشتن رپورتاژ آگهی و مشاهدۀ رفتار مخاطبان نسبتبه بیزینس ما، میتوان تحلیلی دقیق از آن به عمل آورد و در ادامۀ راه کسبوکار، از این تحلیلهای مهم بهره گرفت. البته از نقش این نوع محتوا در اثربخشی خوب بر کلیّت بیزینس در کوتاهمدت نیز نباید غافل شد.
پس به طور خلاصه، میتوان مزایای انتشار این نوع از محتوا را اینگونه دستهبندی کرد:
الف) افزایش آگاهی از برند
ب) افزایش ترافیک ورودی
ج) تأثیر مثبت روی سئو
د) افزایش اعتماد
ه) تولید سرنخهای باکیفیت
و) افزایش فروش
ز) تحلیل رفتارهای مخاطبان
ح) اثربخشی خوب در کوتاهمدت
به طور عمومی، یک رپورتاژ آگهی منسجم، ساختارمند و اصولی، از پنج بخش زیر تشکیل میگردد:
به احتمال قوی، تیتر اولین چیزی است که به چشم مخاطب میآید و سبب میشود متن را شروع به خواندن کند یا خیر. لازم به ذکر است که روتیتر و زیرتیتر نیز از خانوادۀ تیتر به شمار میآیند و هنگامی کاربردشان اهمیت پیدا میکند که توضیحات بیشتری را جهت شفافسازی تیتر، نیاز داشته باشیم.
برای آنکه مفهوم لید را بهتر درک نماییم، معادلش را در ذهن میآوریم: قلاب. پس ما لید را مینویسیم تا قلابی جهت صید مخاطب بیندازیم. منطقاً این قلاب نبایست طول و تفسیر داشته باشد و هدف آن است که نهایتاً در دو خط، لید را نگارش کنیم.
حال که با تیتر، ذهن مخاطب را جهت تبدیلشدن به خوانندۀ محتوایمان قلقلک دادیم و بعد او را با قلاب گیر انداختیم، میبایست مقدمهچینی کرده و در حداکثر شش خط، او را آمادۀ اتصال به متن و مطالعۀ کامل آن کنیم.
هرچه تاکنون گفته شد، بدان سبب بود تا پیشدرآمدی بر محتوای اصلیای که میخواهیم آن را بیان کنیم، باشد. بالای 80% یک متن را بدنۀ آن شکل میدهد. همچنین میانتیترها و عکسها (که قطع به یقین، در جذابیت محتوا تأثیر شگرف و بسزایی دارد) نیز جزء بدنۀ آن محسوب میگردند.
رپورتاژ آگهی به رشتۀ تحریر درمیآید تا مخاطب به سایت ما هدایت شود؛ پس حیاتیترین عنصر رپورتاژ – که وجه تمایز آن با بسیاری از انواع محتواست- کال تو اکشن است، به معنای دعوت به اقدام (از سوی مخاطب). این بخش کوتاه ولی مهم، خواننده را وارد سایت ما میکند و او را در قیف فروش خواهد انداخت.
در این نوع از رپورتاژ، بیزینس خود را مستقیماً در تیتر معرفی میکند.
در این نوع از رپورتاژ، مخاطب در نگاه اول نخواهد فهمید که متن، رپورتاژ آگهی است.
این قانون –که به قانون پارتو نیز شهرت دارد- بر تمامی جنبههای زندگی سایه افکنده و مباحث بازاریابی هم از این قاعده مستثنی نیستند. در رپورتاژ آگهی نیز بدینصورت عمل میکند که «70 تا 80 درصد محتوای رپورتاژ را میبایست محتوای کاربردی و تخصصی تشکیل دهد و فقط 20 تا 30 درصد آن، تبلیغ باشد». این گونه است که میتوانیم محتوای تولیدی را رپورتاژ آگهی نام بنهیم.
به صورت کلی انتشار رپورتاژ آگهی، از تکنیکهای روز بازاریابی به حساب میآید؛ پس اصول آن را باید رعایت کرده و بعد، با کاربست نکات طلایی، احتمال تولید سرنخ و جذب مشتری برای کسبوکار را افزایش دهیم.
دیدگاهتان را بنویسید